در تو جهانی است
هر گاه در کلاس دانشگاه حاضر می شوم، در چشمان دانشجوها که نگاه می کنم، تک تک آن ها را یک دنیای عظیم می بینم،
آدمی، خود جهانی است .
…..
هر گاه در کلاس دانشگاه حاضر می شوم، در چشمان دانشجوها که نگاه می کنم، تک تک آن ها را یک دنیای عظیم می بینم، هر حرفی که می زنم بر این باورم که همه حرف ها و جمله های من قرار است زندگی آن ها را بسازد.
چه زیباست وقتی که در چشمان آنان می نگرم و تصور می کنم هر کدام در آستانه یک «شدنِ عظیم» هستند و فقط تلنگری و حرفی و نکته ای و روشی را می طلبند تا راه زیبا زیستن را پیدا کنند.
و وظیفه من، گفتنِ از زندگی، بخشیدن امید و تابیدن نور و روشنی جان است.
آرزویم این است که مناسب ترین کلمات بر زبان من جاری شوند و هر کلمه به دنیای آنان نفوذ کند، کلماتی که در بهترین زمان مانند یک فانوس دریایی، وجهی را برایشان روشن کند.
اصراری به خواندن و تدریس ابیات فراوان بی معنا ندارم، ابیات و اشعاری نغز که آگاهی دهنده و الهام بخش باشد، مرا و آنان را کافی است.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.