چشمه بصیرت
هیچ وقت به پاسخ دقیقی نرسیدم.اما می دانم که آنان به سرچشمه بیداری رسیدند
همیشه از خودم سوال می کنم بزرگانی مثل بودا که چندهزار سال پیش ، به بصیرت دست یافتند، از کجا و چگونه این همه افکار و اندیشه های عمیق را دریافت کردند. در کدام کشف و شهود؟ از کدام منبع و سرچشمه نوشیدند؟
هیچ وقت به پاسخ دقیقی نرسیدم. اما می دانم که آنان به سرچشمه بیداری رسیدند و کریمانه و دست و دل بازانه آن آگاهی ها را به دیگران نثار می کردند. مانند رود و چشمه که بی دریغ تشنگان را سیراب می کنند.
قطعا این بزرگان دلی بزرگ دارند و از آن بهره مند می شوند.
بسیاری از آدم ها قفلی بر در دل زده اند و کاری با آن ندارند و تبدیل شده اند به یک تکه سنگ و چوب. و هیچ گاه با دل لطیف سر و کاری ندارند. اینان چه بهره ای می توانند از این منبع ببرند؟
همه ما دلی بزرگ داریم؛ اگر کلاه از سر عقل بیفتند و به دل اجازه جولان بدهد.
دل چاه آبی است که هر چه حفر شود و آب آن بیشتر بیرون کشیده شود، بیشتر آب می دهد. این بزرگان هر چه دارند، از آن برداشت می کنند.
در خاطر دارم داستانی که شیطان در هنگام خلقت انسان در کالبد او که از جنس گِل بود، جست و جو کرد، چیز خاصی نیافت، ناگهان به دل رسید، با خود اندیشید هر چه هست در این جاست و انسان از این طریق است که به آگاهی می رسد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.