هم نوا با هستی
27 فروردین 1402
ارسال شده توسط zeynab nowruzi
74 بازدید
در لحظاتی از زندگی، شور زندگی رگ رگ تو را در بر میگیرد
. وقتی با گوش جان صدای سرود همه اجزای جهان را میشنوی. در آن زمان ناخودآگاه تو هم نوایی سر میدهی در راستای همین ارکستر جهانی. زمزمه این آهنگ و نوا، میتواند تو را با همه عالم همراه کند.
وحدت وجودی که عرفا میگویند با تکههایی از یک کل منسجم که در یک راستا با هم همراهند. تمام ذرات هستی در یک نوای جهانی ستایشگر آن مبدا هستند که خود جزئی از آن به شمار میآیند.
چنین همنوایی و همراهی و دریافت عظیمی میتواند شفقت و عشق و معربانی بینهایت را در تک تک زمزمه کنندگان ایجاد کند.
در چنین فضای لایتناهی عشق ورزی مهمترین کاری است که باید انجام دهیم.
انگار زبان هستی، دستور زبان عشق است.
در این همنوایی روزانه و شبانه ارکستر هستی هر حرکتی از سر عشق به مبدا است و بس. حرکت برگها و آواز گنجشکها و … همه در تسبیح آن مبدا هستند.
در این گیتی بدون عشق
نایی برای رفتن نمانده است
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.